ارسال شده در شنبه 7 ارديبهشت 1392برچسب:, - 1 AM
شعرها دارم این حوالی ها پشت انبوه درد چشمانت
حل کن این عاشقانه ها را باز توی امواج سرد چشمانت
گرچه سرباز ساده ای هستم در پناه لبتو می جنگم
با تمام وجود محرم ها در صفوف نبرد چشمانت
بارها از لب تو رد شده ام بس دویدم شبیه مد شده ام
روی دریایی از مقدرها نرسیدم به گرد چشمانت
و علیرغم هرچه بوده و هست به همین خنده هات دل دادم
فرض کردم که می شوم روزی عاقبت شاه مرد چشمانت
از سفرها عجیب خسته شدم بارها خرد و دلشکسته شدم
کاش روزی شوم شبیه غزل مرغ دریا نورد چشمانت
جمعه ها عجيب دلمان ميگيرد سخت كشنده است
نظرات شما عزیزان: